درنیکادرنیکا، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 29 روز سن داره

درنیکای مامانی و بابایی

دخترم، چیزای زیادی یاد گرفتی.

درنیکای عزیزم وزن شما، در حال حاضر که شما تقریبا 1 سال و سه ماه داری، 11.600 گرم است و میتوانی صدای حیواناتی چون گاو، الاق، ، گربه و ببعی را بگی. در ضمن تمامی اعضای بدن را بلدی و نشون میدی تازه شعر ده بیست سه پونزده عمو پورنگ را البته فقط کلمه اولش یعنی ده را بلدی. 12 تا از کارتهای بن بن بن را بلدی و هر کدوم را که مامان میخواد بهش میدی. از ماشین لباسشویی، جاروبرقی و تاریکی به شدت میترسی بعضی کلمات روهم مثل پا، در، رفت، بیا، بازی، باربی و...را ای نصفه نیمه میگی.
7 اسفند 1391

درنیکا خانم لجباز شده

سلام به روی ماه دختر گلم درنیکا جان این روزها کمی مشغله مامانی و بابایی زیاد شده و شما هم بسیار شیطون شدی به حدی که حتی نمیگذاری ازت عکس بندازم و تا دوربین رو میبینی میخواهی بگیری کمی لجباز شدی و گاهی اوقات بدجوری عصبانی میشی خلاصه روزها میگذرد و شما نیز بیشتر دنیا را تجربه میکنی هنوز پر هیجان و زیبا هستی و خنده ات خستگی را از تن بیرون میبرد کلمات زیادی میگی: هاپو، آب، دست، توپ، اسب، داغ، جیز،...راستی عباس. مامانی کلمات بن بن بن رو باهات کار میکنه و تا اینجا تصاویر و کلمات زیادی یادگرفتی و لی همچنان مستقل عمل میکنی و اجتماعی دخترم امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشی
14 بهمن 1391

درنیکا هر روز متفاوت تر از دیروز

دختر قشنگم، درست در روز تولدش دوقدم برداشت و من وباباش را شگفت زده کرد. الان هم که در اواسط 12 ماهگی به سر میبرد قدمهایش بیشتر شده و تعادلش بهتر، وقتی ما حواسمون نیست قدم بر میدارد و گاهی هم دوست دارد ما دستش را بگیریم و دور خانه بچرخانیم. ای خدای بزرگ شکرت که به این زیبایی مراحل تکامل کودک را به پدر ومادر و اطرافیانش نشون میدهی. آنقدر زیبا از کودکی که حتی قادر به نشستن نیست مادر، پدر، مهندس، دکتر، معلم، هنرمند و یا هر جوان دیگری میسازی که از زندگیش لذت میبرد و به جامعه اش خدمت میکند. دخترم این روزها، روزهای اوج کنجکاوی و عشق به دانستن شماست. شما به دانستن علاقه نشون میدی و دوست داری نام همه چیز را بدونی. شما به همه حیوانات آپو میگی و تشخی...
24 آذر 1391